#شعر_مهدوی





از همه سو می دمد، نور تجلّای تو


غایبی و عالمی است، محو تماشای تو


تا که نهم از شرف، پا به سر آسمان


کاش که می شد سرم، خاک کف پای تو!


روی به هر سو کنی، پای به هر جا نهی


در سر ما شور توست، در دل ما جای تو


سروقدان قائمند تا تو قیامت کنی


ای نگه فاطمه بر قد و بالای تو!


خیز و بر آر از جگر بانگ "اَنَاالمنتقم"


تا همگان بشنوند از حرم، آوای تو


زنده شود از دمت، روح هزاران مسیح


دل ببرد از کلیم، نطق دل آرای تو


از حرم فاطمه تا صف کرببلاست


چشم دو ششماهه بر قامت رعنای تو


موسی سینای جان، چهره عیان کن عیان


تا که شود عالمی طور تجلّای تو


آرزوی فاطمه بانگ "اَنَاالمهدی ات"


عقده گشای علی، دست توانای تو


آینه بگشا دمی تا که کند هر دمی


چارده آیینه نور، جلوه ز سیمای تو


"میثم" اگر می چکد، از نفسش شهد جان


میوه نخلش بود، شاخة خرمای تو


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Dave سنگ و سبو teach professional translation methods for translation lovers تورداخلي آژانس هواپیمایی و خدمات مسافرتی مرجع تخصصی سیم و کابل دانلود فيلم هاي برتر مجله علمي تفريحي